- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
شهادت عبدالله بن عفیف
خطبه ناتمام پسر مرجانه در مسجد کوفه: در روز بعد[1] ابنزياد مردم را در مسجد گرد آورد و به منبر رفت و پس از حمد و ثناي الهي گفت: الحمدلله كه خدا حقّ را ظاهر و اهلش را پيروز و يزيد و پيروانش را ياري كرد و دروغگـو و پسر دروغگو را کُشت. تا اين سخنان از دهان آن ملعون خارج شد عَبْدُاللَّهِ بْنِعَفِيفْ أَزْدی كه از شيعيان و ياران علي علیهالسلام بود و در جنگ جمل و صفّين در رکاب علی جنگیده و دو چشمش نابينا شده بود با شجاعت تمام از جا بلند شد و در دفاع از سیّدالشهدا علیهالسلام و اهل بیت گفت: اي پسر مرجانه! دروغگو و پسر دروغگو تو هستي و پدر تو و كسي كه تو را به اينجا فرستاد و پدر اوست! اي دشمن خدا ! آيا فرزندان رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم را ميكشي و بر بالاي منبر اين گونه سخن ميگوئي! ابنزياد عصباني شد و گفت: چه كسي اين حرف را زد؟ عبدالله گفت: من بودم، اي دشمن خدا ! آيا ذريّۀ پاكي كه خداوند هرگونه پليدي را از آنها دور ساخته، ميكشي و گمان ميكني هنوز بر دين اسلامي! اي واي! كجا هستند فرزندان انصار و مهاجر تا از تو و از يزيد كه او و پدرش را پيامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم لعنت كرد، انتقام بگيرند! ابنزياد بيشتر عصباني شد تا جاييكه رگهاي گردنش باد کرد و فرياد زد او را دستگير كنيد و نوكران ابنزياد حمله كردند؛ امّا اقوام و اهل قبيله عَبْدُاللَّهِ بْنِ عَفِيف او را فراري دادند. ابنزياد عدّهاي از سربازان را براي دستگيري او فرستاد، و بين سربازان و مردان قبيله او درگيري شديدي رخ داد و این جانباز امیرمؤمنان علی علیهالسلام با وجودی که نابینا بود، همراه دیگران و با کمک و راهنمایی دخترش، دلیر مردانه با مزدوران ابنزیاد جنگید و پس از به درک فرستادن تعدادی از سربازان، سر انجام او را دستگير كردند و به پيش ابنزياد بردند و در آنجا به شهادت رساندند. البته در ارشاد، منتهی الآمال، مقتل مقرّم و کَشفُ الغُمَّة[2]آمده است توانايي رويارويي با جوانان قبيله را نداشتند و صبر کردند، شب هنگام به منزل عبدالله حمله كردند و او را در همان جا به شهادت رساندند.[3] نکته: درکتب مقاتل چيزي در مورد ادامه سخنان عبیدالله بن زياد در مسجد كوفه نیامده است و احتمالاً بعد از سخنان عَبْدُ اللَّهِ بْنِ عَفِيف، مجلس به هم ريخته است. پس از واقعه عاشورا فرزند ناپـاک مرجانه و يزيد هر وقت خواستند از اين به ظاهر پيروزيشان نفعي ببرند، موضوع به عكس و بر ضدشان تمـام شد و این همان پیروزی اصلی در کربلاست که نصیب سیّدالشهدا علیهالسلام و یارانشان شد.
[1]. در ارشاد، کَشف الغُمَّة، مُثیرُالاَحزان و قمقام نوشته شده ابن زیا د در همان روز اوّل و بعد از مجلس در قصر، به مسجد آمد. [2]. در نفس المهموم و بحارالأنوار هر دو روایت ذکر شده است. [3]. تاریخ الامم والملوک ۵/۴۵۸؛ اَنْسابُ الاَشْـراف ۳/۴۱۳؛ الفتوح ۵/۱۲۴؛ الارشاد ۲/۱۷۵؛ الکامل فیالتّاریخ ۱۱/۱۹۶؛ مَقْتَل خوارزمی ۲/۵۹؛ اللهوف ۱۴۶؛ کَشف الغُمَّة ۲/۲۵۱؛ مُثیرُالأحْزان ۳۱۱؛ تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ۲/۳۶۷؛ جلاءالعیون ۶۰۱؛ بحارالأنوار۴۵/۱۲۱و ۱۱۹؛ نفس المهموم ۳۷۳ و۳۷۴؛ منتهي الآمال۴۹۰؛ مقتل امام حسین ۲۳۱؛ منتخب التّواریخ ۲۴۸؛ ناسخ التّواریخ ۵۳۶؛ قمقام ۵۳۰؛ مقتل مقرّم ۳۲۷؛ مقتل جامع ۲/۶۲ . این گزارش در بعضی از کتب مفصل تر ذکر شده است. |